کودک درون
با یه پادکست عالی دیگه خدمت شما دوستان عزیز هستیم موضوع امروز کودک درون هستش. اگه یه بچهی سه ساله رو وسط اتاق بزاری، سرش هی داد بزنیم و بگیم که خیلی احمقه. هرگز نمیتونه یه کاری رو درست انجام بده. این کارو باید اینطوری انجام بدی یا نباید این کارو بکنی. چند باریم کتکش بزنیم، آشفته بازاری درست میشه و دست آخر با یک کودک وحشت زده و ترسان روبهرو میشیم که یا خودش رو گوشهگیری میکنه یا فقط گریه و زاری میکنه.
هر کدوم از ماها توی این شرایط نمیتونیم پی ببریم که چه استعدادها و تواناییهایی داره اما اگه به همین بچه بگیم چقد دوسش داریم چه زیبا هستش وجودش چقدر برامون مهم و عزیز هستش چقدر باهوش و درخشان هستش و اگر اشتباهی بکنه کوچکترین مانعی هم نداشته باشه چون همین اشتباهات باعث میشن تجربههای زندگی یا چیزهای جدید رو یاد بگیره و در هر شرایطی دوسش داشته باشیم و دوست داشته باشیم که همیشه کمکش کنیم اون وقته که کودک استعدادهای واقعی خودش رو به شما نشون میده.
درون هر کدوم از ما یه کودک سه ساله وجود داره که بیشتر اوقات سرش داد میزنیم. اون وقت حیرت میکنیم که توی زندگیمون اونطوری که باید نیستیم. حالا به سوال من جواب بدین. اگه دوستی داشته باشین که مدام ازمون انتقاد کنه آیا با بودن در کنارش خوشحال میشیم؟ اگه توی دوران کودکی اینطور با شما رفتار میشد که البته موجب تاسفه و البته گذشته گذشته و هرچی که بوده تموم شده. اما اگه شما بخواین الان چنین رفتاری رو دوباره تکرار کنید واقعا برای شما متاسفم.
حتماً گوش کنید:
پادکست آموزشی شماره 6 _ خانه تکانی ذهنی
پادکست آموزشی شماره 8 _ سرچشمه مشکلات
شما قبلا یه فهرستی رو درست کردین، اگه پادکست قبلی رو گوش داده باشین ما داستان زندگیمون رو مطابق با اون پیامهای اولیه دریافت کردیم و نوشتیم همه ماها خوب و دوست داشتنی و انسان های مطیعی بودیم و هر چیزی که اطرافیانمون بهمون به عنوان حقیقت محض نشون دادن رو قبول کردیم اما الان باید قبول کنیم که فرصت برای تغییر وجود داره و سرزنش پدر مادر یا قربانی دیدن خودمون چیزی رو درست نمیکنه و نه لذتی برامون داره نه اجازه میده، بتونیم از اون مدار خارج بشیم.